نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، هئیت علمی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران،

2 استادیار گروه علم و فناوری پژوهشگاه علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی و تمدنی، تهران-ایران

چکیده

پژوهش پیش‌رو به روش نهادگرایی تطبیقی با بهره‌گیری از نظریه دولت توسعه‌گرای آدریان لفت‌ویچ به بررسی و مقایسه موضوع توسعه اقتصادی با تمرکز بر سه گانه سیاست-دولت-توسعه در کشورهای ایران و ژاپن در دوره زمانی 1900-1850 میلادی پرداخته است. این مقاله از نظر هدف توسعه‌ای و از نظر روش نهادی، تطبیقی تاریخی است و داده‌های آن با روش کتابخانه‌ای گردآوری و به نوعی تحلیل محتوای کیفی شده است.

پرسش اصلی پژوهش این است که سطح خودگرانی نهادهای دولتی، ویژگی‌های نظام دیوانی و وضعیت تاریخی و نخبگان ایران و ژاپن در ارتباط با نظام بین‌المللی، چگونه بر تجربه توسعه، در دوره تاریخی مورد نظر، در این کشورها تاثیر گذاشته است؟ نتایج به دست‌آمده حاکی از آن است که ژاپن به دلیل ایجاد یک دولت مستقل و ایجاد شبکه‌ای از نخبگان توسعه‌گرا بر مبنای یک بروکراسی نوین، قوی و منسجم در قالب امپراطوری میجی توانست با هموارسازی بستر روابط بین‌المللی مناسب، به کامیابی دست یابد و در مسیر توسعه قرار گیرد. اما ایران به دلیل آغاز فروپاشی دیوانسالاری، عدم ایجاد بروکراسی مناسب و تاسیس دولت خودگران همچنین ناتوانی در ایجاد شبکه ای از نخبگان نتوانست به این امر خطیر دست یابد و فلذا موضوع توسعه برای ایران در قالب یک مفهوم حسرت و رازوارگی باقی ماند.

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image