نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسنده
چکیده
آزادی عمدهترین مقوله مردمسالاری است. آزادی اصل اساس یا ارزش مادر، در هر جامعهای است که موجود بازتولید دو پدیدة چشمگیر لازم برای مردمسالاری است: الف- پیدایی و ریشه دوانیدن آگاهی دربارة حقوق سیاسی اساسی میان همه یا دستکم اکثریت شهروندان؛ ب- استقرار ساختارهای اجتماعی و سیاسی مطلوب جهت ایجاد و ادارة حق مشارکت همگان در ادارة امور عمومی. ماهیّت مردمسالاری با مطالعه و بررسی شکلهای جدیدترین سامانههای عملاً موجود در جوامع صنعتی پیشرفتة امروزین، طی سیر و ضرورت تاریخی آنها، بهتر شناخته میشود. از آنجایی که جوامع صنعتی پیشرفته، اشکال اجتماعی و سیاسی متفاوتی دارند، سامانههای مردمسالارانه نیز با متابعت از این اشکال، انواع گونهگون مردمسالاری را بهوجود میآورند. با ملاحظة تفاسیر متنوّع جامعة مدنی، نظریهپردازان دو گونه : محدود و وسیع را معتبر شمردهاند که هرکدام از مبانی محکم و ریشهداری در ادبیات اجتماعی و سیاسی برخوردارند. از اینرو بهنظر میرسد مطرح ساختن مجدّد جامعة مدنی و جلب توجهات روی مفاهیم آنها و همچنین طرح، تشریع، شناسایی و توجیه آن، خالی از فایده نباشد. مقالة حاضر با نمایاندن درهم پیچیده بودن پیششرطهای ضروری برای دایر کردن و بهکار انداختن یک مردمسالاری با مشخصهها و اوصاف جامعة مدنی، با تکیه و تأکید بر کنش متقابل موجود بین ایندو، به روشنگری میپردازد. پس از انجام بحثی کوتاه، این پیام را میرساند که با درنظرگرفتن توسعههای اجتماعی و سیاسی عصر ما، به مرور «نسبیّت فرهنگی، جای «موجبیّت فرهنگی» را میگیرد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله